پدیده لنگر انداختن یکی از مباحث مطرح در مالی رفتاری است که نخستین بار توسط تورسکی و کانمن (1974) مطرح گردید. هدف این مقاله بررسی تبعیت شدت واکنش سرمایهگذاران به پیشبینیهای سود مدیریت از پدیده لنگر ذهنی وهمچنین بررسی تاثیر اطلاعات مالی باکیفیت و سودهای پیش بینی شده بادقت شرکتها در تضعیف و کاهش خطای قضاوت و لنگر ذهنی سرمایهگذاران موثر میباشد. برای این منظور، توسط چهار مدل رگرسیون، چهار فرضیه برای 116 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی نه ساله (1388تا1396) به تعداد 1052 مشاهده سال مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادههای فرضیه های تحقیق، از روش دادههای تابلویی برای مدل اول و برای مدل های دوم، سوم و چهارم از روش داده های تلفیقی استفاده گردید. نتایج نشان داد که سرمایهگذاران در تصمیمات مالی خود در مقایسه سود پیش بینی شده مدیریت و سود سال قبل دچار پدیده لنگر ذهنی شده و به سود سال قبل تکیه میکنند، ولی به سود پیش بینی شده صنعت در ارزیابی و پیش بینی های خود تکیه نکرده و از آن لنگر ذهنی نمیسازند. همچنین در شرکتهای با دقت بالا در سودهای پیش بینی شده لنگر ذهنی سرمایهگذاران تعدیل میشود ولی لنگر ذهنی سرمایهگذاران در شرکتهایی که اطلاعات حسابداری با کیفیت دارند تعدیل نمیشود.